اندر احوالات كتابت طنازان


محسن اختیاری

یزدفردا"گام نهادن در وادی هنر و سلوك در این عرصه ملزومات چندانی می طلبد كه دست یازیدن بر آن نه از عهده هر كس كه باریك بینی و تبحر در این مسلك مراد خوشه چینان غیوری است كه بس مصائب و مشقاتی را به جان می خرند ؛ و از حوصله همه كس خارج است .
چه بسا مریدانی كه با نظاره تمثالی و تصویری یا قرائت نامی هوای دست یافتن به اشتهار شیخ رند شیرازیا لطافت عرفانی خواجه مراد آن دیار و یا رسیدن به خلوص و صفای حیدر بابای شهریار آذران و یا حماست فردوسی حكیم طوس در سر می پرورانند ؛ و یا گاه باشنیدن نوای سحر انگیز سازی فكرت به یادگار گذاردن آوای مخملین بنان یا ترنم تصنیف ابوالحسن خان صبا یا چنگ تطاول انداختن بر گوشه های ردیف درویش خان ، آن هنرور بخت برگشته كه از بد روزگار نامش بعنوان اولین قربانی تصادمات ماشین دودی چهار چرخ در كتاب ركوردها واولین های این دیار ثبت و ضبط گردیده ، مسحورو مسكورشان می كند ؛ غافل از این حكایت كه آنكه را قصد غواصی دراین دریای بیكران و غوطه خوردن در این اقیانوس ژرف بی انتهاست ، پیش از هر چیز ملزومات اساسی میطلبد كه بهره فراوان بردن از استعداد و طبع و ذوق و سلیقه و قریحه و پشتكار و فراست و ممارست و مداومت و ... و چه و چه و چه پیش نیاز اول است و در پس آن ، آنكس كه می خواهد ازدریای بی منتهای معلومات تخصصی گوهری صید نماید نیازمند داشتن تبحر و دانستن علومی دیگرست از آن جمله مباحث اجتماعی و عرفی و اعتقادی و فرهنگی و آشنایی مختصر و مفید با ادبیات عرب و عجم و فرنگ و افرنگ و مباحث جامعه شناسی و روانشناسی و مردم شناسی و .... وچه و چه و چه دیگر و به همه اینها اضافات گردد اطلاعات موضوعی كه گاه تخصصی تر میشود . كه صاحبان اندیشه و سخن میگویند : ظرف تا پر نگردد لبریز نشود .
محسن اختیاری
یزدفردا"بی سبب نیست كه گاه نگاشتن قصه ای درازبا اوصافات وتعبیررمان را اوج ادبیات می دانند كه هنرمند تمامی موارد مذكوره را می بایست یك جا جمع كند تا قصه ای بیافریند كه گاه بیانگر گوشه ای از تاریخ و وضعیت زندگی اجتماعی و مردمی و فرهنگی و عرفی و ....مردم سرزمینی در برهه ای از زمان می شود كه به همه اینها می بایست هنر و ذوق و لوازمات ادبی و نگارشی و .... افزون گردد .
متداول است كه بزرگترین جوایز ادبی جهانی همچون نوبل و پولیتزرو دیگرگرانمایگان به این مقوله تعلق می یابد .
و بدین حكایت است كه تثبیت و تضبیط نام حضرات علیه یا نمایش برصفحه مجلدی یا نمایشگر سایتی آنهم بصورت رنگین چندین و چند مگا پیكسل ، هرچند انگیزه دل انگیزیست اما دلیل چندان درخوری نمیتواند باشد .

اما در این میان تاختن در جولانگاه طنز و طنازی ، همه آنچه گفته شد را می طلبد ، افزون بر هوش و فراست و زیركی و رندی طناز كه در طبله هر عطاری یافت همی نشود ، خوش رایحه و دل انگیز ؛ و گاه تیز و طرب انگیز ؛!

و با این وجود در مواقعی از زمان پیش می آید كه طنازان علیرغم آشنایت خوب و در حد لازم با ملزومات كار از جمله ادب و ادبیات دیگر بلاد چون عربستان یا فرنگستان و رعایت كامله ضوابط نگاشتن و آیین نگاشتن ونگارشتن و در راستای سیاستهای فائقه وترفیع مشكلات سوئ هاضمه و گیر ندادن ناظمه ( یادش بخیر مدرسه ؛!) ناچار است یكی به میخ بكوبد یازده تا به نعل ؛! تا نه سیخ بسوزد و نه كباب ؛!
و ضمن جمع كردن شش دانگ حواس برای پیشگیری از عدول از چارچوبهای اجتماعی و فرهنگی واعتقادی و عرفی و .... و رعایت ساختار نوشتار و جملات و كلمات و حروف ؛ ملاحظه اصل اساسی گفتار نیك ؛ كردار نیك ؛ پندار نیك ؛ بنماید كه سفارش كرده اند در این مواقع كاملا پسر خوبی باش ؛! سنگین و رنگین ؛ و گوش نكردن به حرف بابا و مامان اصلا كار خوبی نیست ؛!

علی ایحال ؛ گاه رندان و طنازان پای در اقلیمی می نهند ؛ بعضا هم پا برهنه ؛! كه احدی را زهره نظر افكندن در آنهم میسور نمیباشد . همانگونه كه فیلمسازان سركار علیه اساس فیلمهایی را بنا مینهند در باب نسوان كه هیچ آقایی تا صد سال دیگر هم چنین جسارتی نخواهد داشت كه چنین جسارتی بكند ؛!
و با همه این اوصافات و اوضاعات واحوالات گاه در آخرین پله گیر می كنند همانند قویتری مردان ایران كه همگی در آخرین پله جا می زدند ؛ با آنهمه یال و كوپال ؛! واعجبا ؛! و برای درج مكنونات مكتوبات ، در چارچوب فراتر از ضابطه و با قانون مستحكم رابطه به كار آمد ترین ضابطه یعنی همان رابطه متوسل می شند ؛ كه البته صد البته سفارشات اكید بزرگان به روابط خوب و مفید؛ همان صله رحم خودمان ؛ را فراموش نكنیم .
و با اینهمه بسیار پیش می آید كه رند طنازی با مركب مركب و قلم همچون راكبی بر مركبی و در كسوت قاصدی در پی مقصدی ؛ صبح علی اطلوع ، به مقصد رسیدن فی المثل به دیار آذرستان بر مركب می نشیند و لیكن بواسطه تغایر مدام مسیرها بدلیل پیچ و خمها و موانعات و بدی شرایط آب و هوا در منتهی به بلوچستان میرسد .
كه باز هم صد البته این مهم نیست كه آنچه حائز اهمیت است نفس رسیدن به مقصد است كه آنهم به سلامتی سر انجام یافته است ؛. بتركد چشم حسود ؛!

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا